آشنایی زدایی در اشعار شمس لنگرودی

thesis
abstract

آشنایی زدایی سرشت اصلی هنر شمس لنگرودی است که ابعاد آن را در حریم شعر خود نشان داده است. نهایتاً تمام این ها بر دانش او از ادبیات چه کلاسیک و چه معاصر استوار است. زبان اشعار شمس در عین سادگی و رسایی، از بلاغت قابل تأمّلی برخوردار است و این در گرو انتخاب واژگانی است که شمس به کار برده است. شمس به یاری احساس شاعرانه اش، و نیز با واژه ها و ترکیب های تازه ای که به کار برده است، ازعادت های ما آشنایی زدایی می کند. اسم ها، صفت ها، قیدها، حروف و فعل ها نیروهای محرّکه شعر شمس هستند. هر کدام از این واژه ها در آرایش نحوی سطرها تأثیری نهایی به جا می گذارند. بسامد هر کدام از این عناصر، از حروف ربط تا پیشوند و فعل های پیشوندی، در القای حسّی تازه و شگفتی و خارق العادگی کلام شمس موثّر است. می توان گفت، راز عادت ستیزی کلام او در انتخاب این واژگان و استفاده ی شاعرانه از آنها است. ارزش موسیقاییِ شعر شمس لنگرودی، یکی دیگر از وجوه آشنایی زدا در شعر اوست. او با به کار بردن روشی نو و کم سابقه برای موسیقایی کردن کلام، در عرصه ی موسیقی شعر نیز به آشنایی زدایی پرداخته است و این دالّ بر نگاه نو و امروزی او به پدیده ی شعر است. در شعر کلاسیک اغلب بار موسیقایی کلام بر عهده ی وزن و قافیه بود امّا شمس بی آن که از نظام عروضی تبعیت کند، موسیقی خاص خود را دارد. شمس شاعر شعر منثور است. او به راز کلمه ها و نظام چینش آنها آگاهی دارد و با عدم استعمال وزن عروضی، به این نکته واقف است که عناصری باید جایگزین شود تا موسیقی شعر مخدوش نگردد. او با پرهیز از این صناعات دستْ فرسود، بنا به صمیمیتی که در کلامش هست، با رعایت تناسب های کلامی و تکرار در سطوح مختلف(واج، هجا، واژه، جمله و عبارت) کلامش عادت گریز و آشنازدا می شود. سادگی مشخصه ی شعر شمس لنگرودی است. در این سادگی نوعی ادبیّت نهفته است. در هنجارگریزی های نحویِ شعر شمس لنگرودی، پیچش کلام در حدّ بی معنایی نیست بلکه با استفاده از امکانات زبانی معنا را بدون خدشه، از وادی صناعات ادبی گذر می دهد. حذف فعل، جابه جایی عناصر زبانی، آرایش نحوی جمله ها، صفات و قیدها، متراکم و پی درپی تغییرات عاطفی خاصی در خواننده ایجاد می کند و ضربه های حسی قوی دارند. شمس لنگرودی شاعر امروز است و نگاهش از اعتیاد سنتی که اغلب دیدن از دریچه ی چشم دیگران بود، به دور است؛ دیگرگون می بیند و دیگرگون می گوید، و راز آشنایی زدایی اش در حیطه ی معنایی در این دیگرگونه بودن است. او آرایه های معنایی را نیز با کاربردی تقریباً متفاوت از گذشتگان و ادبیات سنتی به کار می برد و تکیه ی او در میان این صناعات معنایی بیشتر متوجه تشبیه و استعاره و مخصوصاً تشخیص است. اگر چه در آوردن آرایه های دیگر ادبی نیز تواناست.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

انسان گرائی در اشعار شمس لنگرودی

در فایل اصل مقاله موجود است

full text

آشنایی زدایی در غزلیات شمس

آشنایی زدایی یکی از مفاهیم اساسی در نظریهء فرمالیست های روس است. در یک تعریف گسترده، آشنایی زدایی عبارت است از تمامی شگردها و فنونی که نویسنده یا شاعر از آنها بهره می برد تاجهان متن را به چشم مخاطبان خود بیگانه بنمایاند. یکی از روش های مهم آشنایی زدایی، هنجارگریزی یا خروج اگاهانه از زبان معیار است. درغزلیات شمس انواع مختلفی از هنجارگریزی مورد استفاده قرار گرفته که عبارتند از: هنجارگریزی معنا...

full text

انسان گرائی در اشعار شمس لنگرودی

در فایل اصل مقاله موجود است

full text

کارکرد توازن آوایی و واژگانی در برجسته‌سازی اشعار "شمس لنگرودی"

مقالة حاضر به نحو‌ة نشان­دادن توازن آوایی و واژگانی در اشعار شمس لنگرودی پرداخته‌ است. در توازن آوایی، شاعر بیشتر به توازن آواییِ کیفی، تکرار واکه‌ای توجه دارد. سپس تکرار هم­خوان‌های پایانی و آغازین و پس از آن تکرار واکه و هم­خوان پایانی، بیشترین بسامد را داشته است. کمترین تکرار، در توازن آوایی کیفی، (تکرار کامل هجایی) بوده، در توازن واژگانی، تکرار آوایی ناقص بالاترین بسامد را داشته است. در این ...

full text

آشنایی زدایی در غزلیات شمس

آشنایی زدایی یکی از مفاهیم اساسی در نظریهء فرمالیست های روس است. در یک تعریف گسترده، آشنایی زدایی عبارت است از تمامی شگردها و فنونی که نویسنده یا شاعر از آنها بهره می برد تاجهان متن را به چشم مخاطبان خود بیگانه بنمایاند. یکی از روش های مهم آشنایی زدایی، هنجارگریزی یا خروج اگاهانه از زبان معیار است. درغزلیات شمس انواع مختلفی از هنجارگریزی مورد استفاده قرار گرفته که عبارتند از: هنجارگریزی معنا...

full text

آشنایی زدایی در غزلیَات شمس

چکیده «آشنایی زدایی» از مهم ترین مباحث ِ«مکتب فرمالیسم» روسیه است. اصطلاحی است که نخستین بار «ویکتور شکلوفسکی» روسی در سال 1917 م. در مقاله «هنر چونان شگرد/ هنر به مثابه تمهید» مطرح کرده است. از نظر او هنر با آفریدن ِشگردهایی، شکل ِخودکار و خوگرفته دریافت انسان را از بین می برد و دریافتی نو، پدید می آورد. بعد از او «رومن یاکوبسون»، «یوری تین یانوف» و «ژان پل سارتر» از آن با نام «بیگانه سازی» ی...

15 صفحه اول

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده زبان و ادبیات فارسی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023